موزیکالیته و سونوریته دو مفهوم بسیار مهم و اساسی در موسیقی هستند که با وجود اینکه تفاوت های بسیار زیادی با یکدیگر دارند اما با این وجود هر دو به موازات هم در تشکیل یک قطعه ی زیبا و گوش نواز نقش دارند.
موسیقی به معنای هنر بیان احساسات به وسیله ی صداهاست، در یک کلام اگر بخواهیم موزیکالیته و سونوریته را با هم مقایسه کنیم، موزیکاله در واقع به احساسی که در نواختن جریان دارد و سونوریته به تولید صحیح و واضح صداها گفته میشود. همان طور که میبینید این دو مفهوم به یک اندازه اجرا را شکل میدهند و هیچ کدام بدون دیگری معنایی ندارد.
موزیکالیته چیست؟
دهههای زیادی است که کامپیوترهای پیشرفته قدرت و توانایی تولید صحیح نت های موسیقی را پیدا کرده اند، یعنی ما میتوانیم نت هایی که میخواهیم را به کامپیوتر بدهیم و او آن را به صورت مو به مو و دقیق برای ما اجرا کند، آن قدر دقیق و حساب شده که کمتر نوازنده ای میتواند آن را به همین صورت اجرا کند. اما چه تفاوتی بین اجرای بینقص و حساب شده کامپیوتر با اجرای یک نوازنده با عواطف و احساسات انسانی وجود دارد؟
تفاوت اجرای انسان و کامپیوتر دقیقا همان تفاوت موزیکالیته و سونوریته است، در واقع آنچه باعث تفاوت بین آنچه که از کامپیوتر و نوازندگان میشنویم میشود، احساسات است.
تنها احساسات است که میتواند یک قطعه ی موسیقی را به زیبایی رنگ آمیزی کند و باعث شود تا هر شنونده ای از شنیدن آن به وجد بیاید. احساسات در نوازندگی موسیقی در مفهومی به نام داینامیک نمود پیدا میکند. مفهومی که باعث ضعف و شدت نواختن اصوات در قسمت های مختلف یک قطعه میشود و باعث میشود تا یک قطعه موسیقی از یکنواختی و کسالت خارج شود یا به بیان درست تر اینکه به آن جان ببخشد.
چگونه موزیکالیته را در نواختن یک قطعه رعایت کنیم؟
موزیکالیته یعنی اینکه یک قطعا را با احساس بنوازیم. اما برای اینکه بتوانیم احساسات را وارد اجرای خود کنیم ابتدا باید تلاش کنیم تا آن قطعه را بشناسیم و به عنوان یک هویت مستقل با آن ارتباط برقرار کنیم. دقیقا مانند زمانی که تلاش میکنیم شخص جدیدی را بشناسیم و او را آن طور که شایسته است درک کنیم.
شخصیت یک قطعه موسیقی هم باید با همین دقت و ظرافت شناخته شود. مثلا میتوان با تحقیقات سادهای درباره آهنگساز قطعه شروع کرد، اینکه او چه کسی بوده و چگونه زندگی میکرده، این قطعه متعلق به چه سالی است و در چه شرایط اجتماعی و یا روحی نوشته شده است. تنها درک درست قطعه است که به ما کمک میکند تا موزیکالیته را به اجرای خود وارد کنیم.
مثلا تصور کنید که میخواهید یک قطعه مربوط به جنگ جهانی را بنوازید، مثل قطعه ی کوارتت زمان پایان که توسط یک نوازنده در دوران اسارت ساخته شده است. به نظر شما اینکه از اوضاع و احوال آهنگساز همچین قطعه ای در زمان نوشتن آن باخبر باشید چقدر در حسی که مخاطبین منتقل میکنید تاثیر دارد.
سونوریته چیست؟
لغت «سونو» در زبان لاتین به معنای صدا است و سونوریته در موسیقی به معنای صدادهی میباشد. سونوریته در موسیقی یعنی اینکه هر نوازنده صدای ساز خود را به بهترین نحو تولید کند. زمانی که یک قطعه مشترک را به چند نوازنده بدهیم و از هرکدام بخواهیم که آن را اجرا کنند متوجه میشویم که اجرای هر کدام کاملا با اجرای دیگری متفاوت است یا در واقع هرشخص سونوریته خاص خودش را دارد.
سونوریته به نواختن و نحوه اجرای نوازنده بستگی دارد، منظور از نواختن، تکنیک های اجرایی برای استخراج صدا از ساز است. درواقع نقش اصلی سونوریته در ایجاد زمان بندی صحیح و صدای مطلوب از ساز است.
سونوریته با نواختن صحیح جملات، تناسبات زمانی ، به کارگیری تکنیک های درست و تسلط و روان بودن موجب ایجاد صدای مطلوب و آهنگین میشود.
عوامل مختلفی در سونوریته تاثیرگذار اند. مثلا در نوازندگی گیتار مواردی مثل نحوه دست گرفتن ساز، فرم ناخن ها و نحوه سوهان کشی و زاویه انگشتان تاثیر مستقیمی بر کیفیت اجرا دارند و منظور از اجرا اینجا دقیقا صدا دهی ساز است.
به همین ترتیب هر سازی با توجه به فاکتورهای خاصی که برای نواختن آن وجود دارد، بر روی سونوریته قطعه تاثیر میگذارد که اگر به دنبال رعایت صحیح آن هستید تنها با تمرین و تداوم میتوانید سونوریته را رعایت کنید.
توصیه ما به شما این است که به توجه به دانشی که در این مقاله به دست آوردید، اجراهای مختلف نوازندگان مختلف از یک قطعه ی مشخص را ببینید و سعی کنید سونوریته و تونالیته را در اجرای هر کدام با دیگری مقایسه کنید.
مقاله مفیدی بود. سپاس.