اریک ساتی (Erik Satie)، آهنگساز و نوازنده برجسته ی فرانسوی در تاریخ 17 مه سال 1866 در بندر انفلور فرانسه چشم به جهان گشود، او یکی از تاثیرگذارترین آهنگسازان سبک کلاسیک و از پیشگامان جنبش هنری مینیمالیسم بود. اگر تعدادی ازقطعات معروف این هنرمند را گوش دهید متوجه ساختار بسیار ساده و مینیمال، در عین زیبایی و گوش نوازی آن ها میشوید که این ویژگی ها در دوره ی زیست او از بدایع و ساختارشکنی های موسیقی کلاسیک به شمار میرفت.
زندگی شخصی
اریک ساتی آموزش های ابتدایی ساز پیانو را در کودکی از یک نوازنده ارگ در شهر محل زندگی خود یعنی بندر انفلور دید. پس از مرگ مادرش، پدر او با یک نوازنده و مدرس پیانو ازدواج کرد و این مسئله موجب شد تا اریک آموزش پیانو را از سر بگیرد و نزد نامادری اش تا حدودی پیانو زدن بیاموزد.
او در سال 1879 و در سن سیزده سالگی تصمیم گرفت را به طور جدی تری موسیقی را دنبال کند، به همین منظور به کنسرواتوار پاریس ورود پیدا کرد اما پس از اعلام نارضایتی های مکرر استادان از بی استعدادی او، سرانجام پس از کشمکش های فراوان در سن نوزده سالگی از کنسرواتوار پاریس اخراج شد.
این مسئله باعث ناراحتی و سرافکندگی او شد اما اریک ساتی از تلاش بازنایستاد و بار دیگر در سال 1885 وارد هنرستان موسیقی شد اما این بار هم نتوانست استاندارهای مورد نظر اساتید و نوازندگان این موسسه را به دست آورد و برای دومین بار از دنیای موسیقی طرد شد.
آغاز فعالیت حرفه ای
اریک ساتی که پس از این دو تجربه ی تلخ خود را از مسیر رویایی اش بسیار دور و گمگشته میدید به خدمت ارتش در آمد اما مدت زیادی در آنجا دوام نیاورد و تصمیم گرفت به عنوان نوازنده ی یک کافه در پاریس امرار معاش کند.
او در سال 1887 در یکی از محله های هنر خیز پاریس به نام «Montmartre» ساکن شد و در دوران سکونتش در این منطقه با هنرمندان بزرگی چون پابلو پیکاسو، پل ورلن، کلود دبوسی و استفان مارماله آشنا شد و خود را به عنوان آهنگساز و نوازنده پیانو به جامعه معرفی کرد. او در همان سال ها اولین قطعه پیانو خود را نوشت.
ویژگی آثار اریک ساتی
او بسیاری از آثار خود را بدون استفاده از خط میزان مینوشت و در اجراهای خود سبک ویژه و منحصر به فردی داشت به طوریکه بر بسیاری از آهنگسازان هم دوره و حتی پس از خود تاثیر عمیقی گذاشت.
یکی از عجیب ترین آثار این هنرمند قطعه ای بود برای نمایش باله ای که parade نام داشت. آهنگسازی این نمایش توسط اریک ساتی ، طراحی صحنه توسط پیکاسو و سناریوی نمایش توسط ژان کاکتو نوشته شده بود. موسیقی این نمایش شامل سازهای کوبه ای عجیب و صداهای منحصر به فردی مثل صدای ماشین تحریر و تفنگ بود. تصور کنید که چنین قطعهای در آن دوران چقدر جنجال برانگیز و خارج از ساختار تعریف شده بود.
یکی از ویژگی های منحصر به فرد اریک ساتی نام های خاص و نا مربوطی بود که برای آثار خود انتخاب میکرد. برخی از آثار او به این ترتیب اند: پیشدرآمدهایی برای یک سگ، توضیحات اتوماتیک، فصلی برای چرخش در تمام جهت ها، پولکدوزیهایی قدیمی، دخترِ نسبتا خوب، شکلات با بادام والتز، پادشاه حبوبات، منوهایی برای اهداف کودکانه و…