قطعه معروف باخ به نام «هنر فوگ» آخرین ساخته وی و یکی از بحث برانگیزترین آثار او میباشد. در این قطعه نبوغ و استعداد باخ در آهنگسازی به طور کامل به معرض اجرا درآمده است و این موسیقی را به یکی از شنیدنی ترین و مرموزترین آثار او تبدیل کرده است به گونه ای که تا امروز موسیقی دانان همچنان در پی کشف راز پشت پرده این قطعه به خصوص فوگ پایانی آن هستند.
یوهان سباستین باخ در آخرین دهه زندگی خود یعنی در سال های بین 1740 تا 1750 ترکیب بندی قطعات خود را که با جدیت به مدت 30 سال انجام میداد کنار گذاشت و تقریبا تمام انرژی خود را صرف ساخت 6 اثر اصلی کرد که این آثار عبارتند از:
the second volume of The Well-Tempered Clavier
the Goldberg Variations
the Canonic Variations on Vom Himmel Hoch
The Musical Offering
the B Minor Mass and finally
The Art of Fugue
باخ در این شش اثر نه تنها از تمام تجربیات 40 سال آهنگسازی خود استفاده کرد بلکه ازتمام یافته های علمی خود که در مورد احتمالات ممکن برای ساخت موسیقی بود با ظرافت استفاده کرد و اوج هنر خود را به نمایش گذاشت.
فلیکس وردر به عنوان یکی از بهترین آهنگسازان و موسیقیدانان استرالیایی یکبار خاطر نشان کرد که هرگز نمیتوانیم یک اثر هنری را به طور کامل بشناسیم مگر اینکه بدانیم چه کسی برای ساخت آن اثر هزینه پرداخت کرده است. از این رو نکته قابل توجه در مورد این شش اثر باخ این است که وی هرگز برای ساخت آنها هزینه ای دریافت نکرده است و تنها از طریق انتشار دادن چهارعدد از این قطعات سود اندکی برای گذران معیشت خود کسب کرده است.
در آن زمان فقط حدود 30 نسخه از اثار باخ فروخته شد و حتی برخی از تجهیزاتی که برای کپی و انتشار قطعات موسیقی او توسط خانواده اش استفاده میشد برای جبران ضرر و تامین هزینه زندگی به صورت ضایعات فروخته شد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تمایل باخ برای ساخت آثار خود تنها از یک احساس نیاز و ضرورت درونی نشئت میگرفت و هیچگاه جنبه مادی نداشت.
ساخت قطعه معروف باخ یعنی هنر فوگ در سال 1742 آغاز شد و او با وقفه فراوان کار ساخت آنرا تا سال 1749 به اتمام رساند. این قطعه در سال 1751 پس از مرگ او منتشر شد.
ممکن است که این نکته فراموش شود که هدف موسیقی باخ در وهله اول کاملا آموزشی است. همان طوری که سه شور و اشتیاق او (که یکی از آنها گم شده است) و 200 قطعه کلیسایی نیز به همین ترتیب جزو قطعات با معنا و تامل انگیز آموزشی به شمار میروند.
در این اثر هدف اصلی او نشان دادن همه امکانات بی شمار ترکیب فوگ بود.
فوگ چیست؟
در دیکشنری بین المللی آکسفورد کلمه فوگ اینگونه معنا شده است:
ترکیبی چند صدایی که در آن سوژه ای که با قسمتی از صدا معرفی میشود، با صداهای دیگر درهم آمیخته میشود و توسعه مییابد و سپس مجددا در طول قطعه بارها نواخته میشود.
باخ در صدها اثری که ساخته است فوگ را به اوج نمایش گذاشت و این اثر او نمایانگر انحراف در فرم است.
بررسی قطعه معروف باخ «هنر فوگ»
کل کار بر اساس مضمونی ساخته شده است که از دو قطعه سازنده موسیقی تونال غربی تشکیل شده است: سه نت آکورد دی مینور و یک مقیاس.
اما این مضمون ساده درطی جابجایی های بسیار در طول چهارده فوگ و چهار کنون این اثر را تشکیل میدهد که در طی فوگ سوم باخ آنرا وارونه میکند. یعنی جایی که ملودی اصلی در آن کاهش می یابد اکنون صعود میکند و بالعکس.
در فوگ پنجم ما آن را با چندین فاصله میشنویم که با ریتم های مبهم و نقطه ای پر شده اند.
لحظاتی بعد میتوان همگام سازی ریتم را با با ریتم سه برابر شنید و با شروع فوگ هشتم مضامین جدیدی معرفی میشوند که در حقیقت از مضمون اصلی گرفته شده اند.
آخرین فوگی که توسط باخ نوشته شد و در واقع طولانی ترین آن ها بود، اگرچه اغلب درون مایه «BACH» را درموسیقی خود کمرنگ میکرد ( در نامگذاری آلمانی نت ها از نت B flat، A، C ،B تشکیل شده است) در این فوگ برای اولین و آخرین بار به طور آشکارا به عنوان سومین موضوع اصلی معرفی میشود.
این فوگ ناقص است و دلیل این مسئله هم بین موسیقیدانان همیشه بحث برانگیز بوده است.
بنابراین این سوال همیشه مطرح است که آیا صفحه نهایی این قطعه معروف باخ بعد از مرگ وی گم شده است یا آیا باخ این فوگ را به انتها رسانده اما هنوز آنرا ننوشته است و یا آنکه عمدا آن را ناقص گذاشته است.
اما آنچه احتمال میرود این است که تقریبا 47 بار(bar) گم شده است و احتمالا باخ در آن تم اصلی را با سه موضوع دیگر در این فوگ قدرتمند ترکیب کرده است.
سردرگمی نوازندگان و اجراکنندگان
حالت ناقص این قطعه یک تضاد موسیقیایی، زیبایی شناختی، فلسفی و حتی اخلاقی را برای اجرا کنندگان به وجود میآورد.
بیشتر نوازندگان کار را تا جایی که دست نوشته های باخ متوقف شود ادامه میدهند و برخی با مقدمه کرال به آن خاتمه میدهند این به این معنی است که بعد از 80 دقیقه D minor کار را با یک مقدمه کرال چهار دقیقه ای G major به اتمام میرسانند.
هنوز هم بحث زیادی درمورد قسمت انتهایی این فوگ وجود دارد اما بدون شک تنها شخصی که میتواند این فوگ را بدون هیچ گونه نقص و به زیبایی تمام به انتها برساند.