کمال گرایی والدین در آموزش موسیقی کودکان چه نقشی دارد؟ آموزش موسیقی در روند تربیتی و رشد مهارت های فردی کودکان نقش بسیار مهمی ایفا میکند و میتواند باعث افزایش ارتباطات اجتماعی ، هوش هیجانی و تقویت حافظه در آن ها شود.
کمال گرایی والدین در روند آموزشی کودکان یکی از مشکلاتیست که علاوه بر اینکه جلوی خلاقیت در کودکان را میگیرد، بلکه باعث تحمل فشار و استرس زیادی در آنان میشود. وجود این خصیصه در والدین عواقب جبران ناپذیری را در روان و احساسات کودک به جا میگذارد که پایه ی ایجاد اختلالات روانی و افسرگی در سنین بزرگسالی میباشد.
کودکان باهوش، بیشتر از سایر کودکان در معرض خطر کمال گرایی قرار میگیرند. شاید شما به عنوان پدر یا مادر کودک بخواهید که فرزندتان را برای رسیدن به عالی ترین موقعیت ها آماده کنید و بگویید که همیشه میتوان نتیجه بهتری کسب کرد و بالا بردن کیفیت کار کودک هدفی معقول و منطقیست. اما مشکل دقیقا از آنجایی شروع میشود که والدین این تفکر را در کودک میپرورانند که هیچ جایی برای خطا کردن وجود ندارد!
حتی در برخی مواقع فشاری که کودکان برای کامل بودن متحمل میشوند ناشی از تشویق های بیش از حدی است که بزرگسالان از آن ها میکنند. ممکن است احساس کمال گرایی در موفقیت های پی در پی کودک ریشه داشته باشد و به همین دلیل آن ها احساس کنند که باید همیشه به همان گونه موفقیت آمیز و بدون نقص عمل کنند.
اینکه یک کودک باهوش بترسد تا نتواند به اندازه ی کافی خوب باشد و نتواند رضایت پدر و مادر خود را جلب کند باعث اضطراب و استرس زیادی در او میشود.
در ادامه نمونه هایی از کمالگرایی والدین در آموزش موسیقی به کودکان را بیان میکنیم و به بررسی پیامدهای هر کدام میپردازیم:
انتخاب ساز برای یادگیری موسیقی
معمولا انتخاب ساز در آموزش موسیقی کودکان با توجه به علایق والدین اتفاق میافتد و کودکان در این زمینه هیچ نقشی ندارند. متاسفانه اکثر کودکان پیش از اینکه وارد کلاس موسیقی شوند، نتوانسته اند سازهای موسیقی مختلف را ببینند و بشنوند تا به خوبی با تفاوت های آن ها آشنا شوند و علاقه خود را پیدا کنند. به همین دلیل انتخاب ساز برای کودکان در اکثر مواقع از طریق خانواده اتفاق میافتند.
کمال گرایی والدین در آموزش موسیقی
کمال گرایی والدین از مهم ترین موانع رشد خلاقیت در کودکان است. متاسفانه در جامعه ما مردم کمتر با موسیقی فاخر آشنایی دارند به همین دلیل کودکان هم آشنایی چندانی با این موسیقی ندارند. اما با این وجود والدین انتظار دارند که مربی در مدت بسیار کوتاهی کودک را با موسیقی هایی که تا به حال نشنیده است آشنا کند و نوازندگی آن ها را به او بیاموزد.
در برخی موارد هم والدین انتظار دارند کودکان کم سن و سال بدون گذراندن دوره های اختصاصی موسیقی کودک که در آن ها کودکان به همراه شعر و بازی تئوری و مفاهیم ساده ی موسیقی را فرا میگیرند، یاد گیری ساز تخصصی را آغاز کنند و بدون داشتن هیچ مقدمه و درک درستی از موسیقی مقابل کوهی از مفاهیم تخصصی و پیچیده قرار بگیرند.
آموزش ساز تخصصی مثل پیانو، گیتار و … باید از سنین خاصی در کودکان آغاز شود و بهتر است پیش از آن موسیقی با سازهای ساده مثل بلز و فلوت ریکوردر به کودکان آموزش داده شود.
نبود تفریح و اوقات فراقت در زندگی کودکان
یکی از مواردی که کودکانی که والدینی کمال گرا دارند در زندگی متحمل میشوند، نبود اوقات فراقت و زمان کافی برای اکتشافات کودکانه است. این کودکان معمولا در طی روز با برنامه ای که پدر و مادرش برای آن ها آماده میکنند مشغول اند و تحت کلاس ها و آموزش های مختلفی قرار میگیرند. این کودکان دیگر نه حوصله ای برای اکتشاف استعدادهای خود دارند و نه زمان کافی برای ماجراجویی. و تنها دلیلی که به انجام فعالیت های آموزشی مختلف تن میدهد راضی کردن والدین خود و گرفتن تایید و تمجید از آنهاست.
نقش استعداد در آموزش موسیقی
بدون شک استعداد بخش مهمی از یادگیری هر مهارتی را به خود اختصاص میدهد و آموزش موسیقی هم تا حدودی به استعداد هنرجویان بستگی دارد. اما خبر خوب این است که تقریبا همه ی انسان ها توانایی یادگیری موسیقی را دارند. اما مهم ترین مسئله این است که استعداد هر فرد به طور خاص شناخته و در زمینه درستی هدایت شود.
اگر استعداد کودکان در موسیقی به درستی شناخته نشود مانند گودال آب کوچکی که پس از مدتی در اثر تابش نور خورشید تبخیر میشود، از بین میرود.
آموزش از دوران کودکی باعث میشود تا استعدادهای کودک به درستی شناخته شود و با آموزش آکادمیک پرورش یابد. آموزش صحیح و پرورش استعداد باید توسط مربی موسیقی کارآزموده و با تجربه اتفاق بیفتد. معلم موسیقی باید با دانش به روز و استفاده از جدیدترین متدهای آموزشی کودکان را به سمت شاخه های مختلف موسیقی سوق دهد و پس از بررسی های دقیق و کشف استعداد و علایق پنهان کودک او را در زمینه انتخاب ساز تخصصی یاری نماید.
رشد و پروش در محیط هنری و تاثیر آن بر آینده ی فرزندان
فردی که از کودکی با مقوله هنر آشناست، در محیطی رشد می کند که از هنر صحبت می شود، درباره آن نقد می شود، موسیقی شنیده می شود، برای انتخاب موسیقی که باید شنیده شود تبادل نظر می شود، دید گسترده تری داشته و محیطی برای آزمون و خطا و تجربه درپیش رو داشته پس برداشت های شخصی از شنیده ها و دیده ها پیدا می کند، مسلما راه و روشن تری درپیش رو خواهد داشت.
حتما در ذهن خود زمان هایی هرچند کوتاه را با تخیلات دیده ها و شنیده هایش سپری می کند. پس انتخاب بهتری خواهد داشت. گاهی با دیدن یک نمایش موزیکال آنقدر شیفته موسیقی می شود که خود را دائما در جایگاه آن نمایش درحال اجرا می بینند و گاهی در هنگام تماشای یک مسابقه ورزشی مهیج آرزو می کنند که کاش بتوانند آهنگ هیجان انگیزی برای این زمان و برای بیان احساسش بسازد. چون اینطور فکر می کند که وسیله ای بهتر برای بیان احساس پیدا کرده است.