ماندگارترین موسیقی متن فیلم را میشناسید؟ همه ی ما میدانیم که موسیقی موهبتی شگفت انگیز و منحصر به فرد است که میتواند بدیع ترین احساسات را در جسم و روح انسان به وجود بیاورد و تجربیاتی را برای ما به ارمغان آورد که تا کنون با آن ها دست و پنجه نرم نکرده ایم. اما شاید کمتر کسی این موضوع را بداند که فیلم هایی در تاریخ وجود دارند که موسیقی اصلی ترین دلیل تاثیرگذاری و ماندگاری آن ها بود، یعنی یک انتخاب درست و به موقع یک فیلم معمولی را به یک شاهکار عمیق و فلسفی بدل کرده است.
از این دست آثار در سینما زیاد وجود دارد اما در این مقاله ما قصد داریم پنج فیلم سینمایی خاص و استثنایی را به شما معرفی کنیم که نمونه های فوق العاده ای از استفاده درست و به جا از موسیقی در سینما را نشان میدهند. این موسیقی ها در لحظات مناسبی احساسات مخاطب را تشدید کرده و به معنا و مفهوم فیلم رنگ دیگری بخشیده اند. برای آشنایی با ماندگارترین موسیقی متن فیلم با ما همراه باشید:
ماندگارترین موسیقی متن فیلم
ایکیرو (Ikiru-1952)
ایکیرو(Ikiru) کلمه ای ژاپنی و به معنای «زیستن» است. همین عنوان کوتاه و ساده به ما نشان میدهد که با فیلمی عمیق و فلسفی مواجه ایم که با دنیای درونی ما ارتباط مستقیمی دارد. آکیرا کوروساوا کارگردان فقید ژاپنی که ما غالبا او را به خاطر فیلم های فراموش نشدنی مثل «راشومون» ، «هفت سامورایی» و «ریش قرمز» میشناسیم این بار در یک اثر سینمایی دو ساعته به زیباترین روش ممکن به موضوعاتی چون انسان درجستجوی معنا و گمگشتگی درورنی پرداخته است.
داستان فیلم درباره شخصی به نام «واتانابه» است که در سن میانسالی در یک شغل خسته کننده اداری مشغول است. ناگهان او متوجه میشود که به بیماری کشنده ای مبتلا شده است و کمتر از یک سال برای زندگی کردن زمان دارد. واتانابه پس از سال ها زندگی بیهوده و روزمره به معنای زیستن فکر میکند.
یکی از ماندگارترین موسیقی متن فیلم در جهان و نقطعه عطف این فیلم بی نظیر تصنیفی ژاپنی به نام «زندگی کوتاه است» میباشد. این ترانه ی فوق العاده که واتانابه را با احساسی مثل شوق و ناچاری در قسمت های مختلفی از فیلم با خود همراه میکند چنان تکان دهنده است که مخاطب را وادار میکند تا همراه شخصیت اصلی در غم و حسرت روزهای از دست رفته سوگواری کند. گویا در سراسر این فیلم واتانابه این ترانه نه برای خودش بلکه برای ما میخواند و سعی در انتقال پیامی به ما دارد.
مرد حصیری (The Wicker Man-2006)
مرد حصیری داستان پلیسی را روایت میکند که برای یافتن یک دختر گمشده به اسکاتلند آمده است. این فیلم که یکی از جذاب ترین و تاثیر گذارترین فیلم های سینماست در مواقع حساس و سرنوشت ساز با مهارت تمام موسیقی را برای فضاسازی و تاثیرگذاری بیشتر به کار میگیرد. موسیقی فیلم مرد حصیری که برخی از قسمت های آن الهام گرفته از موسیقی بومی اسکاتلند است فضا و اتمسفر وهم انگیز فیلم را چندین برابر پررنگ تر میکند.
یکی از دلایل تاثیرگذاری موسیقی این فیلم احساسات عجیب و متناقضی است که در ما بیدار میکند، این موسیقی در ابتدا احساس سرخوشی و شادی ایجاد میکند که به مرور ردپایی از ترس و بدبینی به آن افزوده میشود. این اثر انسان را با بدبینی بی سابقه و آزار دهنده قدم به قدم به سمت گره گشایی از رازهای نهان فیلم هدایت میکند.
راه های افتخار (Paths of Glory-1957)
همه ی ما استنلی کوبریک بزرگ را میشناسیم. کوبریک به دقیق بودن و حساسیتی که نسبت به بیان جزئیات دارد معروف است و به همین دلیل به عنوان کارگردانی کمال گرا و منحصر به فرد شناخته میشود. راه های افتخار یکی از آثار درام این کارگردان است که به مقوله ی جنگ و تاثیرات آن میپردازد. مخاطب در طول فیلم شاهد مرگ سربازان بی شماری است که شبیه مهره های بی ارزشی از بین میروند و کشته میشوند. شاید این فیلم یکی از معدود آثاری باشد که چهره ی واقعی جنگ را همان طور که هست به ما نشان میدهد و ما را از حقیقت های آن مطلع میکند.
یکی از تاثیرگذارین سکانس های این فیلم زمانی است که یک اسیر آلمانی برای سربازان موسیقی اجرا میکند. این اجرا که خیلی ساده و بی اهمیت به نظر میرسد پس از چند ثانیه چنان همه را میخکوب میکند که به سختی میتوان موقع تماشای آن جلوی ریزش اشک ها را گرفت. لحظه ای که به واسطه ی هنری که زبان مشترک تمام انساس هاست تمام مرزهای دوستی و دشمنی از بین میرود و تنها انسانیت و وحدت باقی میماند. در این صحنه از فیلم بدون اینکه شاهد دیالوگ خاصی باشیم موسیقی یک تنه تمام احساسات عمیق انسانی را به دوش میکشد و به همین منظور به یکی از ماندگارترین موسیقی متن فیلم در دنیا تبدیل شده است.
به خاطر چند دلار بیشتر (For a Few Dollars More-1965)
در این که فیلم «به خاطر چند دلار بیشتر» یکی از شاهکار های وسترن جهان است جای هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد ، اما موضوع مورد نظر ما دوئل پایانی این فیلم و صدای موسیقی که در آن طنین انداز میشود است.
در صحنه دوئل پایانی، موسیقی فیلم که از طریق ساعت جیبی موزیکال به گوش میرسد در کنار جنبههای احساسی، نقشی کلیدی در گره گشایی از روایت دارد. دوئل پایانی مملو از تنش و احساسات است و با بالارفتن این تنش و احساسات سهم موسیقی موریکونه هم بیشتر میشود. موسیقی که این بار منبعش شخصیتها و وقایع درون فیلم نیستند اما در ترکیب با آن قادر است این دوئل ظاهرا عادی را به چیزی عمیق و ماندگار تبدیل کند.