اقبال آذر استاد موسیقی، ردیف دان ، آوازخوان و یکی از برجسته ترین چهره های موسیقی سنتی ایران است که به علت صدای ویژه و آوازهای زیبای خود تا ابد در یاد دوستداران آواز ایرانی ماندگار میماند. او یکی از قوی ترین صداها در آواز سنتی را داشت و بیش از صد سال عمر کرده است که بیشتر عمر خود را صرف اعتلای هنر اصیل ایرانی کرده است.
در گذشته شیوه اجرای آوازهای سنتی به سه دسته تقسیم میشدند: مکتب تهران که نمایندگان این مکتب را شخصیت های برجسته ای از جمله عبدالله دوامی و رضا قلی میرزا ظلی میدانستند. مکتب اصفهان که با اساتید بزرگی چون ادیب خوانساری و سید حسین طاهر زاده شناخته میشد و مکتب تبریز که بنیان گذار آن استاد اقبال آذر بود.
زندگینامه اقبال آذر
استاد ابولحسن قزوینی معروف به اقبال السلطان یا اقبال آذر در سال 1242 چشم به جهان گشود. پدر ایشان روحانی بزرگی بود که در مزرعه به کار زراعت مشغول بود. اقبال آذر از کودکی علاقه زیادی به شعر و آواز داشت. پس از مرگ پدر تنها همدم او آواز و موسیقی شده بود و در همین راستا آذر تصمیم گرفت تا از صدای رسا و زیبای خود استفاده کند و به فکر پرورش آن افتاد.
در همان دوران بود که اقبال آذر تمرین آواز را شروع کرد. او در محل زندگی خود یعنی قزوین راهی دشت و کوه و جنگل ها میشد و در کنار صدای پرندگان و طبیعت آواز سر میداد. از همان زمان ها توجهش به صدای بلبل جلب شده بود و همیشه محو زیبایی آواز این پرنده خوش صدا میشد. پس از مدتی مهارت های او در آوازخوانی پیشرفت قابل توجهی کرد و آوازه او در میان مردم قزوین پیچید.
آغاز فعالیت حرفه ای
استاد اقبال آذر با وجود اینکه استعداد خدادادی در زمینه آواز داشت و مدت زیادی بود که نزد خود تمرین میکرد اما تصمیم گرفت که ردیف موسیقی سنتی را از یک استاد بیاموزد. به این ترتیب او اولین آموزش های خود نزد استاد ملاکریم جناب قزوینی آغاز کرد.
محمد علی میرزای ولیعهد که در تبریز زندگی میکرد آواز اقبال را شنید و بسیار تحت تاثیر قرار گرفت. او اقبال و خانواده اش را نزد خود به تبریز برد و این سفر تبدیل به نقطه عطف بزرگی در زندگی اقبال آذر شد. زیرا پس از آنکه محمد علی میرزا به سلطنت رسید اقبال نیز به همراه او راهی تهران شد.
نصرت الله فتحی نویسندهای که در دهه ۳۰ به دیدار اقبال آذر رفته میگوید:
«او با آنکه جسمش در اختیار مظهر ضد آزادی بود، روحش در هوای حریت پر میزد. با آنکه با نان استبداد بزرگ شده، در دلش عشق به آزادی شعله ور است.»
فعالیت های هنری
در سال 1292 اقبال آذر به همراه باقر خان رامشگر، درویش خان، سید حسن طاهر زاده و عبدالله دوامی برای ضبط یک صفحه گرامافون به تفلیس سفر کردند. در این سفر آنها قطعاتی را در بیات شیراز و راست پنجگاه ضبط کردند. در مصاحبه ای که در سال 1344 با اقبال آذر شد که او اشاره کرده است که برای ضبط این قطعه 9 بار او را به صحنه برگرداندند. تمامی پولی که از این طریق عاید وی شده بود صرف امور خیریه گردید.
در آن زمان وانوساراجاشویلی که اپرای گرجستان را بنیان گذاری کرده بود پس از شنیدن آواز اقبال بسیار تحت تاثیر قرار گرفت و به تعریف و تمجید از او به عنوان یکی از تواناترین خوانندگان شرقی پرداخت.
در سال 1310 اقبال اذر به همراه استادان علی اکبر شهنازی، حسین استوار و حسین سنجری در تبریز کنسرتی اجرا کردند که با استقبال بینظیر مردم رو به رو شد.
در 1324 خورشیدی میهمانی با شکوهی با شرکت اقبال آذر و برخی دیگر از بزرگان آذربایجان برگزار شد و اقبال در این مراسم شعری از ابوالقاسم عارف قزوینی با این مضمون اجرا کرد:
لباس مرگ بر اندام عالمی زیباست
چه شد که کوته و زشت این قبا برقامت ماست
چه شد که مجلس شوری نمی کند معلوم
که خانه خانه غیر است یا که خانه ماست؟
آثار استاد اقبال آذر
اقبال به دعوت کمپانی های موسیقی صفحاتی را ضبط کرد که هم اکنون تعدادی از آنها موجود است و بسیاری از آنها جنگ جهانی اول از میان رفت. تعدادی از صفحات نیز که هم اکنون درآرشیو صدا و سیما موجود است.
از آثار معروف این استاد می توان به اجرای ابوعطا، حجاز، بیات کرد، بیات ترک، مثنوی ترک، شهناز شور، تصنیف افشاری، همایون، بیات اصفهان، دلکش ماهور، عراق ماهور، تصنیف ماهور، نوا اشاره کرد.
ابوالحسن اقبال آذر سرانجام درسال ۱۳۴۶ خورشیدی در ۱۰۴ سالگی درشهر تهران چشم از جهان فرو بست.